شاعر: حاج غلامرضا سازگار

من كیم قلب وجودم من كیم جان جهانم

من كیم نور عیانم من كیم سر نهانم

من كیم كهف حصینم من كیم مهد امانم

من كیم مولای خلقت در زمین و آسمانم

من كیم فرمانروای ملك حی لامكانم

من كیم فرزند زهرا مهدی صاحب زمانم

من كیم من آسمانی مصلح خلق زمینم

من كیم من دست تقدیر خدا در آستینم

من كیم من وارث پیغمبر و قرآن و دینم

من كیم سر تا قدم مولا امیرالمؤمنینم

من كیم من آخرین تیر الهی در كمانم

من كیم فرزند زهرا مهدی صاحب زمانم

من كیم من آفتاب یازده خورشید نورم

من كیم من مصحفم تورات و انجیل و زبورم

من كیم من مظهر عفو خداوند غفورم

من كیم من آن كلیم هستم كه عالم گشته طورم

من یگانه مصلح عالم امام انس و جانم

من كیم فرزند زهرا مهدی صاحب زمانم

ماه شعبان خنده زن بر آفتاب منظر من

بوسه‌گاه جده‌ام زهرا جبین مادر من

سیزده معصوم را روح و روان در پیکرم من

جان به قرآن می‌دهد لعل لب جان پرور من

نقش جاء الحق به بازویم شهادت بر زبانم

من کیم فرزند زهرا مهدی صاحب زمانم

بیشتر از آن‌كه كامم تر شود از شیر مادر

داشتم بر آسمان معراج چون جدم پیمبر

بر لبم گردید جاری آیه‌ی قرآن چو حیدر

بر همه مستضعفین دادم نوید فتح را سر

با گل لبخند بابا بوسه می‌زد بر دهانم

من كیم فرزند زهرا مهدی صاحب زمانم

من به چشم شیعیانم جلوه‌ی الله و نورم

من میان دوستانم، گرچه پندارند دورم

ملك هستی بهر مواجی بود از شوق و شورم

دوستان آماده نزدیك است ایام ظهورم

می‌رسد دیگر به پایان انتظار شیعیانم

من كیم فرزند زهرا مهدی صاحب زمانم

گرچه چون یوسف به چاه غیبت کبری اسیرم

هرکجا باشم به کل عالم خلقت امیرم

غیبتم را هست سری نزد دادار قدیرم

تا در اقطاع زمین با دوستانم انس گیرم

گه به سهله گه به کوفه گه به قم گه جمکرانم

من كیم فرزند زهرا مهدی صاحب زمانم

من همان خون خدا هستم که در جوش و خروشم

بانگ هل من ناصر جدم بود دائم به گوشم

پرچم سرخ حسین بن علی باشد به دوشم

پر شود از عدل این عالم به عزم سخت کوشم

چون پیمبر گله‌ی صحرای هستی را شبانم

من كیم فرزند زهرا مهدی صاحب زمانم

انبیا و اولیا هستند یك سر لشكر من

عیسی و مریم نماز آرد به جا پشت سر من

آیه‌ی فتحًا مبینا نقش بر انگشتر من

حكم حكم من زمین و آسمان فرمان بر من

پایگاهم كوفه پا بر قله‌ی هفت آسمانم

من كیم فرزند زهرا مهدی صاحب زمانم

جامه‌ی ختم رسل پوشیده بر قد رسایم

ذوالقار مرتضی در پنجه‌ی مشکل گشایم

چارده خورشید پیدا در جمال دل ربایم

می‌رسد از کعبه بر گوش همه عالم صدایم

جمع می‌گردند در یک لحظه گردم دوستانم

من كیم فرزند زهرا مهدی صاحب زمانم

می‌رسد روزی كه با عدلم اروپا را بگیرم

وز پی احیای قرآن كل دنیا را بگیرم

پنجة قهر افكنم حلقوم اعدا را بگیرم

داد حیدر، داد محسن، داد زهرا را بگیرم

داد ثاراللهیان را از یزیدیان ستانم

من كیم فرزند زهرا مهدی صاحب زمانم

منتظر باشند مهدیون به امید وصالم

می‌‎رسد روزی كه گیرم پرده از ماه جمالم

من امید مصطفی من آرزوی قلب آلم

من شما را آبرویم، عزتم، قدرم، جلالم

من به میثم شهد وصل خویشتن را می‌چشانم

من كیم فرزند زهرا مهدی صاحب زمانم